در سال ۱۶۶۶ میلادی، ۲۳ سال پس از مرگ گالیله، بیماری طاعون در لندن شایع شد و دانشگاه‌ها را، به‌مدت چند ماه، تعطیل کرد. نیوتون، که در آن زمان ۲۳ ساله بود، این مدت را در مزرعه پدری در یورکشایر گذرانید. در همین روزها بود که وی مفاهیم اساسی حساب جامعه و فاضله (دیفرانسیل انتگرال) را بنیان نهاد.۲

تابلویی که در سربرگ این نوشته می‌بینید یادگار نخستین روزهایی است که دریابندری (۱۳۰۸) نقاشی و آشپزی را در اتاق شماره ۱۲ زندان شماره ۳، در مجتمع زندان‌های قصر قجر، آغاز کرده بود. دریابندری، که در آن زمان به سبب فعالیت‌های سیاسی به زندان درازمدتی محکوم شده بود، وقت خود را با ترجمه و نقاشی می‌گذراند؛ گذشته از این، او وظیفهٔ آشپزی برای هم‌بندان خود را نیز عهده‌دار شده بود. این تصویر صحنه‌ای از همان روزها در اسفندماه ۱۳۳۶ است.۳

حال و هوای این روزهای ما، از جهاتی، با اوضاع اسحق نیوتون و نجف دریابندری‌ و هزاران هزار انسان دیگر در طول تاریخ بی‌شباهت نیست. حالا که همه، به ناچار، خانه‌نشین شده‌ایم می‌توانیم به نیمه پر لیوان نگاه کنیم؛ شاید این خانه‌نشینی اجباری فرصتی فراهم کند تا به خلق و آفرینش بپردازیم. شاید بتوانیم به بخشی از علایق خودمان، که پیش‌تر فرصت پیگیری‌شان را نداشتیم، بپردازیم؛ شاید هم بتوانیم خودمان را در رشته‌هایی که در آنها تجربه داریم، یا به آنها علاقه داریم، توانمند کنیم.
آشپزی یکی از همان عرصه‌هاست که می‌شود در این روزها به آن توجه کرد. خانواده‌ها می‌توانند فرصتی فراهم کنند که کودکان و نوجوانان آشپزی را تجربه کرده و از آن لذت ببرند؛ چه بسا، همین تجربه، مسیر زندگی این بچه‌ها را در آینده تغییر بدهد.

اگر این شراب خام است اگر آن حریف پخته
به هزار بار بهتر ز هزار پخته خامی۴

یک روز در اوایل دهه هشتاد رفتم پیش «ننا» (در مازندرانی ننا یعنی مادر؛ البته ما مادر مادربزرگمان را این‌طور صدا می‌زدیم)؛ ننا حدود صد سال سن داشت و تنها زندگی می‌کرد. خوب به خاطر ندارم اما گمانم در حال پختن کوکو یا سیب‌زمینی بود. به‌هرحال هر چه بود دستورالعمل خاص و غریبی در پیش گرفته بود؛ آن‌قدر خاص که من دلیلش را پرسیدم. ننا با همان متانت و مهربانی خاص خودش به زبان مازندرانی چیزی گفت به این مضمون: «وچه، امروز خامبه اینتی بپجم هارشم چی بونه». یعنی: «امروز می‌خوام اینجوری بپزم ببینم چی میشه».
راستش آن وقت معنای معنای حرفش را خوب نفهمیدم، اما امروز که به آن خاطره و آن جمله فکر می‌کنم برایم درس بزرگی است؛ این خاطره همیشه به من گوشزد می‌کند که در خلاقیت، همواره، باز است و انسان در هر سنی می‌تواند تجربه نو کسب کند.

من آنچه وصف طعام است با تو می‌گویم
تو خواه از سخنم پند گیر خواه ملال۵




(۱) نقاشی: روز نقاشی، رنگ و روغن، ۳۵*۳۵ سانتی‌متر، ۱۳۳۶؛ برگرفته از کتاب مستطاب آشپزی
(۲) آفرینندگان ریاضیات عالی، لئون سیمینویسیچ فریمان، ترجمه پرویز شهریاری
(۳) کتاب مستطاب آشپزی، سیر تا پیاز، ص ۲۷
(۴) حافظ
(۵) شیخ اطعمه